.

سروده های جواد کاظمینی

.

سروده های جواد کاظمینی

عوض شود...

عوض شود...

 

حرفی بزن که حال و هوایم عوض شود

 لحنی که مانده توی صدایم عوض شود

 

با من قدم بزن که مگر روز آخری

 کوچه به کوچه دلهره هایم عوض شود

  

آمد صدای "اشهد ان لا اله..." نه

 یکبار می شود که خدایم عوض شود؟!

  

یک لحظه با تو زندگی و بعد، مرگ،مرگ...

 نفرین به من اگر که دعایم عوض شود

  

این آرزو فسیل شده در دلم،شبی

با آدمِ کنار تو جایم عوض شود

  

آغوشت استوا و من از قطب بدترم

تایی بزن به نقشه دمایم عوض شود

 

 کو شانه هات؟!تکیه به دیوار داده ام

 کو دستهات؟!تا که عصایم عوض شود

 

با دیدنم که رنگ نگاهت عوض نشد

شاید شبیه سایه بیایم...عوض شود

 

طبل بزرگ و پای چپ،این عادلانه نیست

ای زندگی امان بده پایم عوض شود

 

من درد میکشم به من امروز را ببخش

حرفی بزن که حال و هوایم عوض شود

 

جواد کاظمینی

نظرات 2 + ارسال نظر
قشقایی جمعه 16 بهمن 1394 ساعت 21:05

عااااااالی بود

دوست جمعه 13 آذر 1394 ساعت 12:51

این شعرتو خیلی دوست دارم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد